مشکلات گفتاری بعد از سکته مغزی در بیش از نیمی از مبتلایان به سکته مغزی دیده می شود، هنگامی که سکته مغزی بر گفتار یا زبان تأثیر می گذارد، به دلیل تغییر در مهارت های زبانی شناختی یا توانایی های حرکتی مرتبط با گفتار، می تواند بر توانایی برقراری ارتباط مؤثر تأثیر بگذارد. این می تواند بر توانایی بازماندگان برای بیان نیازها و خواسته های خود، ارتباط با اعضای خانواده و بازگشت به کار تأثیر بگذارد. شرایطی مانند آفازی، دیزآرتری یا آپراکسی گفتاری پس از سکته شایع هستند. گفتاردرمانی سکته مغزی برای درمان مشکلات گفتاری بعد از سکته مغزی ضروری است.
بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ که روی ۹۰۰۰۰ بازمانده از سکته مغزی انجام شد، ۶۴ درصد از افراد پس از سکته مغزی دچار مشکلات گفتاری می شوند. سه حالت اصلی وجود دارد که بر توانایی برقراری ارتباط پس از سکته مغزی تأثیر می گذارد:
- آفازی: مشکل در بیان کلامی افکار یا درک دیگران
- دیزارتری: ضعف یا ناهماهنگی عضلات درگیر با گفتار
- آپراکسی گفتار: مشکل در گفتار مغز به ماهیچه ها که چگونه حرکت کنند
پس از سکته ای که بر گفتار تأثیر می گذارد، افراد ممکن است یک یا چند مورد از این شرایط را تجربه کنند، بسته به اینکه کدام ناحیه از مغز تحت تأثیر قرار گرفته است. این شرایط در زیر با جزئیات بیشتر توضیح داده شده است.
انواع مشکلات گفتاری بعد از سکته مغزی
آفازی پس از سکته مغزی
آفازی با مشکلاتی در تولید و یا درک گفتار به دلیل اختلال در مهارت شناختی زبان مشخص می شود. افراد مبتلا به آفازی توانایی تولید گفتار فیزیکی را دارند، اما در تولید شناختی یا درک زبان مشکل دارند. همچنین ممکن است بر توانایی خواندن و نوشتن تأثیر بگذارد. آفازی اغلب نتیجه سکته مغزی در نیمکره چپ است. این به این دلیل است که دو مرکز اصلی زبان مغز معمولاً در نیمکره چپ قرار دارند. این مراکز زبان عبارتند از ناحیه بروکا که با تولید زبان مرتبط است و ناحیه Wernicke که با درک زبان مرتبط است.
انواع مختلفی از آفازی وجود دارد که می توان آنها را به دسته های زیر تقسیم کرد:
- آفازی بروکا (که گاهی به آن آفازی بیانی نیز گفته می شود): مشکل در بیان گفتاری و نوشتاری
- آفازی آنومیک: مشکل در بازیابی کلمه، ممکن است نشان دهنده کند و توقف گفتار باشد
- آفازی ورنیکه (گاهی اوقات به عنوان آفازی پذیرا یا آفازی روان شناخته می شود): مشکل در درک گفتار و مشکل در تولید گفتار معنی دار. می تواند جملات طولانی و روان صحبت کند، اما کلمات معنی ندارند
- آفازی هدایت: مشکل در تکرار کلمات یا عبارات
- آفازی گلوبال: مشکلات در تولید و درک گفتار
در حالی که اینها از رایج ترین انواع آفازی پس از سکته مغزی هستند، آفازی های دیگری نیز وجود دارند. اینها عبارتند از آفازی حسی transcortical، آفازی حرکتی transcortical و آفازی transcortical مختلط.
دیزآرتری نیز از مشکلات گفتاری بعد از سکته مغزی است.
دیزارتری زمانی رخ می دهد که آسیب مغزی یا عصبی منجر به ضعف، ناهماهنگی و یا تون غیر طبیعی عضلات درگیر در صحبت کردن شود. این ممکن است باعث شود که افراد مبتلا به دیس آرتری اینطور به نظر برسند که کلمات خود را زیر و رو می کنند یا زمزمه می کنند.
علائم دیس آرتری عبارتند از:
- صحبت کردن به گونه ای که غیرقابل درک یا دشوار است
- گفتار غیرطبیعی، احتمالاً روباتیک یا متلاطم
- صحبت کردن خیلی بلند یا آرام، یا با سرعت تند یا آهسته
- گفتار ممکن است تنفسی، خشن یا بینی به نظر برسد
- مشکل در حرکت لب ها، فک و/یا زبان
بر خلاف آفازی، دیس آرتری یک اختلال گفتار حرکتی در نظر گرفته می شود. ممکن است در اثر آسیب به تعدادی از نواحی، از جمله پونز، کرونا رادیاتا، مخچه یا نواحی داخل یا اطراف قشر حرکتی ایجاد شود.
آپراکسی گفتار پس از سکته مغزی
برای صحبت کردن، مغز باید به عضلات درگیر در صحبت کردن بگوید که چگونه حرکت کنند. برای کسانی که آپراکسی گفتار دارند، این پیام ها در مسیرشان از مغز به ماهیچه های مربوط به گفتار مختل می شوند. بنابراین این افراد کنترل ارادی دقیقی بر عضلات مربوط به گفتار مانند لب و زبان ندارند.
حتی اگر افراد مبتلا به آپراکسی گفتار می دانند چه می خواهند بگویند، اغلب در تولید صداهای مورد نیاز برای گفتن کلمات خاص مشکل دارند. به عنوان مثال، ممکن است به جای «آشپزخانه» بگویند «مرغ» یا از یک کلمه کاملاً متفاوت استفاده کنند.
علائم آپراکسی گفتار عبارتند از:
- مشکل در تولید یا تکرار صداهای دلخواه
- خطاهای گفتاری متناقض، مانند اینکه بتوانیم یک بار چیزی را به طور دقیق بگوییم، اما دفعه بعد نادرست
- با حرکت دادن لب ها و زبان یا چندین بار تلاش برای یافتن صداها
- آهسته صحبت می کند یا اصلاً صحبت نمی کند
- گفتار خودکار دست نخورده، مانند گفتن «سلام، چطوری؟»، زیرا در ناحیه دیگری از مغز ذخیره میشود.
- تغییر ریتم یا لحن گفتار
- مشابه دیزارتری، آپراکسی گفتار یک اختلال گفتاری حرکتی است.
تعیین نواحی دقیق مغز درگیر، آسیب به ناحیه بروکا، بخش خاصی از اینسولای چپ و یا قشر پیش حرکتی ممکن است به آپراکسی گفتار منجر شود. آپراکسی گفتار و آفازی اغلب با هم اتفاق می افتد که ممکن است ارتباط را بسیار دشوار کند.
هر نوع مشکل زبانی با تکنیک های توانبخشی متفاوتی درمان می شود. به همین دلیل مهم است که با متخصصی کار کنید که بتواند به تشخیص نوع(های) مشکلات زبانی که یک بازمانده تجربه می کند و ایجاد یک برنامه درمانی شخصی کمک کند.
درمان مشکلات گفتاری پس از سکته مغزی
بازیابی گفتار پس از سکته مغزی نیازمند نوروپلاستیسیته، توانایی مغز برای ایجاد مسیرهای جدید و تقویت مسیرهای قدیمی پس از سکته است. هنگامی که سکته بر گفتار تأثیر می گذارد، مهارت هایی که از دست می روند، مانند زبان، قدرت عضلانی و هماهنگی حرکتی را می توان با ایجاد شبکه های عصبی جدید در مغز بازیابی کرد.
کلید فعال کردن نوروپلاستیسیته تکرار است. هنگامی که یک عملکرد آسیب دیده، مانند بیان زبان، به طور مداوم تمرین شود، مغز نیاز به آن عملکرد را درک می کند. این می تواند منجر به سیم کشی مجدد تطبیقی شود و به یک ناحیه سالم از مغز اجازه می دهد تا کنترل آن عملکرد را به عهده بگیرد.
یک راه عالی برای فعال کردن نوروپلاستیسیته کار با یک آسیب شناس گفتار زبان است که به عنوان گفتار درمانگر نیز شناخته می شود. این متخصصان میتوانند مهارتهای گفتاری، زبانی و ارتباطی را ارزیابی کنند تا تعیین کنند کدام مهارتها تحت تأثیر قرار میگیرند و یک برنامه درمانی سفارشی ایجاد کنند.
یک گفتاردرمانگر ممکن است از تعدادی تمرین و تکنیک های درمانی در طول درمان استفاده کند. آنها همچنین ممکن است افراد را تشویق کنند تا مهارت های آموخته شده در طول درمان را در خانه از طریق یک برنامه ورزشی خانگی ادامه دهند.
تکنیک های گفتاردرمانی در درمان مشکلات گفتاری بعد از سکته مغزی
درمان های توانبخشی گفتار درمانی بسته به اینکه فرد مبتلا به آفازی، دیزآرتری، آپراکسی گفتار یا ترکیبی از این موارد باشد، متفاوت است. در اینجا برخی از رایجترین تمرینها و تکنیکهایی که ممکن است در طول گفتار درمانی برای کمک به بهبود افراد پس از سکته مغزی که بر گفتار تأثیر میگذارد استفاده شود، آورده شده است:
- تمرینات زبان و لب برای بهبود قدرت، هماهنگی، تون عضلانی و برنامه ریزی حرکتی
- درمان نامگذاری، از جمله برچسب زدن شفاهی تصاویر مختلف یا تطبیق کلمات با تصاویر
- آموزش خانواده برای بهبود ارتباط بین بازماندگان و خانواده آنها
- آواز درمانی برای افرادی که نمی توانند صحبت کنند، که بر فعال کردن نواحی سالم در سمت راست مغز متمرکز است تا مهارت های زبانی آسیب دیده در سمت چپ را جبران کند.
- آموزش جبران مشکلات گفتاری و زبانی با استفاده از تکنیک های غیرکلامی یا ارتباطات تقویتی و جایگزین
درمانهای تکمیلی، مانند تحریک غیرتهاجمی مغز، طب سوزنی، داروها، یا تحریک الکتریکی عصبی عضلانی، میتوانند باعث افزایش بیشتر انعطافپذیری عصبی و بهبود عملکرد شوند.
برنامههای خانگی، مانند برنامه CT Speech & Cognitive Therapy، که میتواند تمرینهای گفتاری و زبانی شخصیشده و چالشبرانگیز را بر اساس سطح مهارت ارائه دهد. بهترین راه برای بازماندگان برای یادگیری اینکه کدام تمرین ممکن است برای نقاط قوت و نیازهای خاص آنها مؤثرتر باشد، کار با یک آسیب شناس گفتار-زبان است. صرف نظر از اینکه کدام تمرین یا تکنیک توصیه می شود، مهم است که به یاد داشته باشید که تمرین مداوم کلید بهبود است.