اضطراب در کودکان فقط یک مشکل گذرا نیست که با بزرگتر شدن حل شود؛ بلکه اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند تبدیل به اختلالات جدی روانی در بزرگسالی شود. تحقیقات نشان میدهد بسیاری از مشکلاتی که ما در بزرگسالان بهعنوان افسردگی، حملات عصبی یا اختلالات وسواس میشناسیم، ریشه در اضطرابهای دوران کودکی دارند. به همین دلیل است که روانشناسان تاکید دارند والدین باید نسبت به اضطراب کودکشان حساس باشند و کوچکترین نشانهها را جدی بگیرند. از طرفی اضطراب بر یادگیری و تمرکز کودک هم تاثیر میگذارد؛ کودکی که درگیر افکار منفی و نگرانیهای دائمی است، انرژی ذهنی کافی برای یادگیری درسهای مدرسه ندارد و همین موضوع باعث افت تحصیلی او میشود. همچنین روابط اجتماعی او تحت تاثیر قرار میگیرد؛ مثلا ممکن است از رفتن به مهمانی، بازی با همسالان یا حتی شرکت در کلاسهای فوق برنامه فرار کند.
موضوع نگرانکنندهتر این است که اضطراب درماننشده در کودکی، خطر بروز مشکلاتی مثل اعتیاد یا اختلالات روانی جدیتر را در بزرگسالی افزایش میدهد. بنابراین شناسایی زودهنگام و اقدام به موقع، مثل یک واکسن عمل میکند و از بسیاری از مشکلات آینده جلوگیری میکند.
وقتی حرف از اضطراب در کودکان به میان میآید، خیلیها فکر میکنند این مشکل فقط مختص بزرگسالان است؛ اما واقعیت این است که کودکان هم بهطور جدی با اضطراب دستوپنجه نرم میکنند. اضطراب در کودکان یعنی ترس و نگرانی بیش از حد که با موقعیتهای روزمره متناسب نیست و میتواند مانع رشد طبیعی آنها شود. مثلا کودکی که شبها از خواب میپرد یا دائم از مدرسه رفتن میترسد، شاید دچار اضطراب پنهانی باشد که اگر جدی گرفته نشود، روی شخصیت آیندهاش تاثیر خواهد گذاشت.
اضطراب در بچهها شکلهای مختلفی دارد؛ از ترسهای ساده مثل ترس از تاریکی گرفته تا اختلالات پیچیدهتری مثل اضطراب اجتماعی و وسواس فکری. این مشکل اگر بموقع شناسایی نشود، میتواند سالها ادامه داشته باشد و روابط خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی کودک را مختل کند. نکته مهم اینجاست که خیلی از والدین نشانههای اضطراب را با لوسبازی یا بهانهگیری اشتباه میگیرند و همین موضوع باعث میشود که کودک کمک لازم را دریافت نکند. در این مقاله قرار است همه چیز را درباره اضطراب در کودکان موشکافی کنیم؛ از علل و نشانهها گرفته تا راهکارهای مدیریت و پیشگیری. پس اگر فرزندتان گاهی بیدلیل ناآرام و مضطرب است یا میخواهید جلوی این مشکل را بگیرید، با من همراه باشید!
بیشتر بخوانید : درمان شناختی رفتاری
علل اضطراب در کودکان
علل ژنتیکی
یکی از مهمترین عواملی که اضطراب در کودکان را شکل میدهد، ژنتیک است. شاید عجیب به نظر برسد اما تحقیقات علمی ثابت کرده است که اضطراب میتواند از طریق ژنها از والدین به فرزندان منتقل شود. بهعبارتی اگر پدر یا مادر سابقه اضطراب یا اختلالات اضطرابی داشته باشند، احتمال اینکه فرزندشان هم به اضطراب مبتلا شود، چند برابر میشود. این موضوع به این معنا نیست که ژنتیک سرنوشت قطعی کودک را رقم میزند، بلکه به این معناست که زمینهای ایجاد میشود که اگر با عوامل محیطی ترکیب شود، کودک را مستعد اضطراب میکند. مثلاً اگر مادری همیشه مضطرب باشد و اضطرابش را در رفتار روزمره نشان دهد، کودک علاوه بر وراثت ژنتیکی، الگوهای اضطرابی را از رفتار مادر یاد میگیرد. نکته جالب دیگر این است که دانشمندان دریافتهاند بعضی از کودکان از بدو تولد حساستر از بقیه هستند؛ این حساسیت عصبی همان استعداد ژنتیکی اضطراب است که در شرایط پرتنش فعال میشود. والدین باید به این موضوع آگاه باشند که ژنتیک بهتنهایی دلیل اضطراب نیست؛ بلکه یک عامل مهم در میان مجموعهای از عوامل است. خوشبختانه حتی اگر کودک بهطور ژنتیکی مستعد اضطراب باشد، با تربیت صحیح، محیط امن و حمایت عاطفی میتوان تا حد زیادی از بروز اضطراب پیشگیری کرد. پس اگر در خانوادهتان سابقه اضطراب یا اختلالات روانی وجود دارد، بهتر است از همان دوران کودکی مراقب باشید و محیطی آرام برای کودک فراهم کنید.
علل محیطی و تربیتی موثر در اضطراب کودکان
عامل بعدی که نقش بسیار پررنگی در ایجاد اضطراب در کودکان دارد، محیط و شیوه تربیت آنهاست. تصور کنید کودکی در خانهای بزرگ شود که والدین مدام با هم درگیرند، صدای داد و فریاد در خانه عادی است و تنشهای مالی و شغلی آرامش خانواده را گرفته است؛ طبیعی است که این کودک احساس ناامنی کند و همیشه مضطرب باشد. حتی در خانوادههای به ظاهر آرام هم گاهی رفتارهای نادرست والدین، ناخواسته بذر اضطراب را در دل کودک میکارد. مثلا پدر و مادری که از کودک انتظار کمالگرایی دارند و مدام او را با دیگران مقایسه میکنند، باعث میشوند کودک همیشه نگران قضاوت و سرزنش باشد. یا معلمی که به جای تشویق، با تحقیر و تهدید بچهها را کنترل میکند، ناخواسته اضطراب را به جانشان میاندازد. علاوه بر خانه و مدرسه، جامعه هم نقش دارد. اخباری که کودک از تلویزیون یا شبکههای اجتماعی میبیند، صحبتهای بزرگترها درباره جنگ، بیماری، مشکلات اقتصادی و… همه در ذهن کودک تاثیر میگذارد و باعث شکلگیری نگرانیهای بیش از حد میشود. به همین دلیل است که روانشناسان میگویند مهمترین کار برای پیشگیری از اضطراب، فراهم کردن یک محیط امن و محبتآمیز در خانه است. کودک باید بداند در هر شرایطی والدینش حامی او هستند و هیچ چیزی ارزش آرامش روان او را ندارد.
تأثیر رسانهها و تکنولوژی
این روزها تکنولوژی بخشی جداییناپذیر از زندگی ماست و کودکان هم از همان سالهای ابتدایی زندگی با گوشی، تبلت و اینترنت آشنا میشوند. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که این دنیای رنگارنگ دیجیتال چه تاثیری بر اضطراب کودکان دارد؟ استفاده بیرویه از موبایل و تماشای برنامههای نامناسب میتواند ذهن کودک را پر از تصاویر خشونتآمیز، اخبار ناگوار و محتوای ترسناک کند. حتی بازیهای رایانهای اگر کنترل نشوند، اضطراب کودک را تشدید میکنند. بسیاری از کودکان شبها کابوس میبینند، خوابشان مختل میشود یا حتی از تنهایی میترسند، چون ذهنشان پر از صحنههای هیجانانگیز و گاهی دلهرهآور است. از طرفی حضور طولانی در شبکههای اجتماعی (برای بچههای بزرگتر) باعث مقایسه خود با دیگران و کاهش عزت نفس میشود که این هم یکی از دلایل اضطراب است. والدین باید بدانند تکنولوژی در کنار همه مزایا، اگر مدیریت نشود، به دشمن آرامش کودک تبدیل میشود. بهتر است زمان استفاده از موبایل و اینترنت محدود باشد و والدین محتوای مورد استفاده کودک را زیر نظر بگیرند. همچنین جایگزین کردن بازیهای فیزیکی، کتابخوانی یا گردش در طبیعت بهجای ساعتهای طولانی پای تبلت، یکی از بهترین روشها برای کاهش اضطراب و ایجاد تعادل روانی در کودکان است.
علائم و نشانههای اضطراب در کودکان
نشانههای جسمی اضطراب
اضطراب در کودکان اغلب خودش را با نشانههای جسمی نشان میدهد؛ نشانههایی که اگر والدین حواسشان نباشد، ممکن است با بیماریهای جسمی اشتباه گرفته شوند. مثلا یکی از رایجترین علائم جسمی اضطراب در کودکان، دلدرد و سردردهای مکرر است. شاید دیده باشید کودک قبل از رفتن به مدرسه یا مهمانی ناگهان از دلدرد شکایت میکند یا میگوید سرش درد میکند. این دردها واقعی هستند، اما منشا جسمی ندارند و نتیجه استرس و نگرانی درونی کودکاند. علاوه بر این، تپش قلب، تعریق زیاد، لرزش دستها، مشکلات گوارشی مثل حالت تهوع یا اسهال هم از نشانههای جسمی رایج اضطراب هستند. بعضی از بچهها حتی در خواب دچار مشکل میشوند؛ شبها کابوس میبینند یا از خواب میپرند و نمیتوانند دوباره به راحتی بخوابند. والدین باید بدانند بدن کودک وقتی مضطرب است، هورمونهای استرس بیشتری تولید میکند و همین موضوع سیستم ایمنی و عملکرد طبیعی بدن را مختل میکند. اگر کودک شما دائما از دردهای پراکنده و بیدلیل شکایت میکند، حتما علاوه بر بررسیهای پزشکی، موضوع اضطراب را هم در نظر بگیرید. صحبت کردن با کودک و پیدا کردن ریشه نگرانیهای او میتواند بهترین درمان برای این دردهای جسمی باشد. گاهی تنها با کم کردن فشارهای روانی، همه این علائم جسمی به سرعت برطرف میشوند.
نشانههای روانی و رفتاری اضطراب
نشانههای روانی و رفتاری اضطراب در کودکان بسیار متنوع است و گاهی والدین متوجه نمیشوند که این رفتارها ریشه در اضطراب دارند. یکی از مهمترین نشانههای روانی، نگرانی دائمی و افکار منفی است. کودک ممکن است مدام سوالهایی مثل «اگه مامان بمیره چی؟»، «اگه توی مدرسه اتفاق بدی بیفته چی؟» بپرسد. این نگرانیهای مکرر باعث میشود کودک همیشه در حالت آمادهباش ذهنی باشد و نتواند آرامش داشته باشد. از نظر رفتاری هم ممکن است کودک گوشهگیر شود و از موقعیتهای اجتماعی فرار کند. مثلا کودک مضطرب دوست ندارد جلوی کلاس صحبت کند یا در بازیهای گروهی شرکت کند. همچنین گریههای بیدلیل، بهانهگیریهای مداوم، حساسیت بیش از حد به انتقاد و حتی رفتارهای پرخاشگرانه هم میتوانند نشانههای اضطراب باشند. بعضی از کودکان مضطرب دچار وسواس میشوند؛ مثلا چندین بار در را چک میکنند یا دستهایشان را بیش از حد میشویند. یکی دیگر از رفتارهای رایج، وابستگی شدید به والدین است؛ کودک دوست ندارد حتی برای چند دقیقه از مادر یا پدر جدا شود و در نبود آنها دچار وحشت میشود. والدین باید این نشانهها را جدی بگیرند و به جای تنبیه یا سرزنش، با درک و حمایت، زمینه آرامش کودک را فراهم کنند. اگر این نشانهها شدید و طولانیمدت باشند، حتما باید با یک روانشناس کودک مشورت کرد تا از بروز مشکلات عمیقتر جلوگیری شود.